سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۶ - ۰۶:۲۹
۰ نفر

حسین پارسایی: نگاهی به نمایش «تلخ بازی قمر در عقرب» نوشته نغمه ثمینی کار بابک مهری در تالار مولوی.

موضوع نمایش «تلخ بازی قمر در عقرب» به نویسندگی نغمه ثمینی و کارگردانی بابک مهری تکراری است و بارها در قالب‌های ادبی دیگر از جمله قصه و رمان به آن پرداخته شده است: حقیقتی نزدیک، در دور دست‌ها جست‌وجو می‌شود؛ این حقیقت در نمایش چیزی جز کمال زیبایی و عشق نیست که نغمه ثمینی آن را در وجود زن تصویر می‌کند و در این رابطه، زورگویی و استبداد مردانه با معصومیت زنانه مقایسه شده و در همان حال به زن‌کشی، زن گریزی، بهره‌کشی از زن و سلطه‌گری بر او در ایران قدیم و اقلیم‌های دیگری مثل بغداد، هند و چین اشاره شده است.

متن را در کل و نهایتاً‌ باید اثری «اندیشه‌نگار» (Ideo graphic) به حساب آورد. جنسیت حقیقی تلخکی مردنما که در اصل زن است و به عنوان مرد نقش‌بازی می‌کند تا پایان نمایش پوشیده می‌ماند تا آنچه قبلاً‌ به آن اشاره شد از طریق بیان چند قصه ظاهراً‌ به اثبات برسد؛ این، ماحصل یک نمایش حدوداً‌ دو ساعته است.

 باید یادآور شد که چنین موضوعی غیرواقعی و باورناپذیر است، اما نویسنده سعی کرده آن را به مثابه یک تابع ذهنی در قالب نمایش ارائه دهد و با آشکار نمودن ناگهانی جنسیت تلخک، متن را به نتایج مورد نظرش برساند.

متن نمایش تلخ بازی قمر در عقرب در اصل داستان محور است و از وجوه دراماتیکی قابل توجهی برخوردار نیست، اما کارگردان نمایش، یعنی بابک مهری سعی کرده در اجرا به کمک میزانسن‌های گوناگون و استفاده از شکل‌دهی حرکات و به کارگیری همه امکانات بدنی و فیزیکی بازیگران، متن را به شکل نمایش در آورد.


نکته قابل تأمل در بررسی درونمایه و محتوای داستان‌گونه آن،‌ این است که بن‌مایه موضوعی این متن اساساً‌ کمیک نیست و چون اجرای آن به صورت جدی برای تماشاگر غیرقابل تحمل بوده در اجرا از گونه‌های متعدد ژانر کمدی بهره‌گرفته شده تا در کل حالت کمدی به خود بگیرد و برای تماشاگر تحمل‌پذیر شود، اما واقعیت این است که نمایش قمر در عقرب تماشاگر را زیاد نمی‌خنداند و فقط نشاط‌انگیز است، ضمن آن که یک نمایش عروسکی بسیار زیبا و البته کاملاً‌ جدی، در بطن اجرا ارائه شده که در واقع دراماتیک‌ترین و زیباترین بخش نمایش محسوب می‌شود.


رویکرد تماتیک نغمه ثمینی به موضوع، جلوه پرسوناژ‌ها و کلاً‌ مقوله شخصیت‌پردازی را کمرنگ کرده است؛ در میان همه پرسوناژ‌های نمایش فقط نقش تلخک برجسته شده که آن هم به کمک بازی بسیار خوب بازیگر آن (راضیه فلاحی) شکل گرفته است. دیالوگ‌ها هم بیش از آن که در خدمت روایت کلی مضمون نمایش باشند به موقعیت‌های جداگانه‌ای که پیش می‌آیند بستگی پیدا کرده‌اند و همین فهم کل داستان نمایش را برای تماشاگر دشوار کرده است؛ به جرأت می‌توان گفت که در پایان نمایش چیز زیادی از داستان در ذهن نمی‌ماند.


نمایش تلخ‌بازی قمر در عقرب به نویسندگی نغمه ثمینی و کارگردانی بابک مهری در اجرا ترکیبی چندگانه از کمدی روحوضی، مضحکه، طنز گفتاری و آمیزه‌هایی از فانتزی(بخش عروسکی) و حتی هجو و کاریکاتور نمایشی (بخش مربوط به خلیفه عرب) است که جملگی با بهره‌گیری از اغراق در گفتار، افراط در رفتار، اطوار گرایی، چهره‌آرایی فانتزیک، بزرگ‌نمایی و موسیقی ضربی و گاه اقلیمی، در قالب یک کولاژ نمایشی نسبتاً‌ مفرح شکل نهایی پیدا کرده است.


بخش عروسکی و قسمتی که در آن از طومارهای تصویری چینی استفاده می‌شود و صحنه‌ای که در آن ساقه‌های بلند خیزران که به هم بسته شده‌اند و به راحتی باز می‌شوند و حصار چهارگوش دیوار محبس را شکل می‌دهند، طوری که درون آن نیز برای تماشاگر قابل رؤیت باشد، در نوع خود بدیع، زیبا و هوشمندانه هستند.


 استفاده بجا و نمایشی از رنگ، ماسک، لباس و حتی میوه (سیب)، درایت بابک مهری را در کارگردانی آشکار می‌نماید. هم‌جامگی و هم‌گونگی زن و مرد نهایتاً به محو شدن جلوه‌های زنانه منجر شده و این ویژگی در اجرا با موضوع نمایش سنخیت تام دارد؛ از این رو، طراحی لباس که توسط مرضیه فرزاد انجام شده مناسب و بجاست.


مرضیه فرزاد در بخش طراحی صحنه نیز کاملاً‌ موفق است. ابتکارش تا حد زیادی از کسل‌کنندگی مضمون نمایش کاسته، او کلاً‌ از همه زوایا بی‌آن که نقطه کوری در موقعیت صحنه ظاهر گردد، استفاده کرده است. میزانسن‌های انتخابی بابک مهری به جز مواردی که به زیاده‌روی و اغراق رفتاری بازیگران می‌انجامد و نمایش را در لحظاتی به «پلی شو» نزدیک می‌کند، در بقیه موارد حساب شده و قابل تعمق و تأمل است؛ در مجموع، کارگردانی او نقطه عطف نمایش به شمار می‌رود.


در تقابل با داستان محوری متن، اجرای نمایش تلخ بازی قمر در عقرب، بازیگر محور است و همه بازیگران در کل خوب بازی می‌کنند. در میان آنها راضیه فلاحی با بازی زیبا، سنجیده و گیرایش نقش تعیین‌کننده‌ای در پیش برد نمایش دارد. در کنار او می‌توان به نیما نیساری، محمد امیری و آرش آرمون اشاره نمود که در محدوده نقش‌هایشان مقبولیت پیدا کرده‌اند.
در چهره‌آرایی بازیگران که طراح و مجری آن در بروشور مشخص نیست، رویکرد فانتزیک غالب است.


استفاده از صحنه افزار‌های ساده و هدایت بازیگران از روی فکر انجام شده است. اجرای زنده موسیقی که به شیوه‌ای بسیار ساده توسط سید نریمان مصطفوی طراحی و ارائه شده بیانگر صمیمیت و بی‌پیرایگی تئاتر دانشجویی است. نورپردازی محمد اسدی مخصوصاً‌ در بخش عروسکی نمایش زیبا و قابل تقدیر است، چون بر جلوه رنگها و عروسکها افزوده است.


نمایش تلخ بازی قمر در عقرب از لحاظ اجرا برای علاقه‌مندان به تئاتر و مخصوصاً‌ برای دانشجویان رشته بازیگری، طراحی صحنه و کارگردانی دارای آموزه‌های فراوان است.
 دیدن و مخصوصاً‌ تأمل و تعمق روی بخش‌های قابل توجهی که به آنها اشاره شد، میزان ابتکارات، خلاقیت و رویکرد تجربی و زیبایی‌شناسانه کارگردان را به متنی که قابلیت دراماتیکی چندانی ندارد، به وضوح نشان می‌دهد. باید یادآور شد برخلاف معمول که باید اجرا در خدمت متن باشد، این جا متن در خدمت اجراست.


نکات قابل توجهی که به آنها اشاره شد ادله مجاب‌کننده‌ای هستند برای آن که بپذیریم تئاتر دانشجویی حامل و حاوی ظرفیت‌های بالایی است که اگر به طور جدی و پی‌گیر به آن توجه شود، نقش عمده‌ای در اعتلا و ارتقاء هر چه بیشتر تئاتر کشور ایفا می‌نماید.

کد خبر 19803

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز